ژن معیوب، رمانی است اجتماعی که بخشی از معضلاتی را که گریبانگیر نسل جوان است در قالب داستانی روان و رمانی متفاوت به تصویر می کشد
دسته بندی کتاب
بازدید ها 244
فرمت فایل pdf
حجم فایل 552 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 100
ژن معیوب

فروشنده فایل

کد کاربری 2635
کاربر

بریده ای از رمان ژن معیوب: 

       ساعت پنج عصر، آرش و سپهر در یک اتاق دوازده ­متری روی دو صندلی چرم مشکی نشسته بودند. دور تا دور اتاق را قفسه­ هایی مملو از انواع کتاب پوشانده بود. در چند قدمی آن­ها یک میز بزرگ بود. روی میز یک لپ­تاپ سفید سیزده­ اینچی، تعدادی کتاب و چند پوشه با رنگ­های مختلف قرار داشت. مثل این می­ مانست که پرونده­ هایی باشند با موضوعات متفاوت و یا برای افراد مختلف. پشت میز مردی کوتاه قد نشسته بود. حدودا پنجاه ساله می­ نمود. لاغر اندام، با ابروهای باریک کم پشت، صورتی استخوانی، بینی قلمی کوچک و لب­های نازک، بدون ریش و سبیل. خط­ های عمیق روی پیشانی­اش با هر حرکت ابروهایش باز و بسته می­شد. یک عینک ته استکانی فلزی بر چشم داشت و فقط زمانی که سرش پایین بود و نگاهش را بالا می ­انداخت می ­شد چشم ­های ریز قهوه­ ای روشنش را به وضوح دید. چشم­ هایی کم فروغ ولی با نگاهی نافذ.

     در حال صحبت­ کردن با تلفن همراهش بود و به حدی سریع و آهسته صحبت می­کرد که آرش و سپهر نمی­ توانستند کلماتش را به تفکیک بشنوند. با دست راستش گوشی تلفن را گرفته بود و با دست چپ با خودکار چیزهایی را روی یک ورقه یادداشت می­ کرد. لرزش دستان کم مو و گندمگون و چروکیده­ اش نشان از ضعف اعصاب او داشت. چند لحظه بعد مکالمه­ اش به پایان رسید. تلفن همراهش را روی میز گذاشت و نگاهی موشکافانه به سپهر انداخت.